خواندن
Chant
(مصدر) خواندن قرائت کردن.
1111
شادی کردن
اندازه کردن
پشت کردن
پیروى کردن
سود بردن
صادر کردن
ریز کردن
ناپدید کردن
گرم کردن
شاهرگ گردن
ریزریز کردن
دلگرم کردن
خلوت کردن
قضاوت کردن
ملامت کردن
تلافی کردن
حلال کردن
تمام کردن
طلوع کردن
تصور کردن
علاج کردن
سوت کردن
فوت کردن
تا کردن