معنی تمدن باستانى آمریکاى مرکزى
حل جدول
مایا
تمدن کهن آمریکاى مرکزى
مایا
از تمدن هاى کهن آمریکاى مرکزى
مایا
تمدن باستانى یونان
اتیک
از تمدنهاى کهن آمریکاى مرکزى
مایا
از تمدن هاى باستانى ایتالیا
اتروسک
تمدن
شهرنشینی، مدنیت
لغت نامه دهخدا
تمدن. [ت َ م َدْ دُ] (ع مص) تخلق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و همجیه و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت. و گویند مولده است. (از اقرب الموارد). در شهر بود باش کردن و انتظام شهر نمودن و اجتماع اهل حرفه. (غیاث اللغات) (آنندراج). اقامت کردن در شهر. (از ناظم الاطباء). شهرنشینی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مجازاً تربیت. ادب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). تربیت. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(مص ل.) شهرنشین شدن، (اِ.) همکاری مردم یک جامعه برای ترقی و پیشرفت. [خوانش: (تَ مَ دُّ) [ع.]]
کلمات بیگانه به فارسی
شهریگری
فارسی به ایتالیایی
civiltà
فرهنگ عمید
شهرنشین شدن،
خوی شهری گزیدن و به اخلاق مردم شهر آشنا شدن،
زندگانی اجتماعی، همکاری مردم با یکدیگر در امور زندگانی و فراهم ساختن اسباب ترقی و آسایش خود،
فرهنگ واژههای فارسی سره
شهرآیین، شهریگری، شهرآیینی، پیشینه، فرهنگ، شهرگانی
فارسی به عربی
ثقافه، حضاره
فرهنگ فارسی هوشیار
شهر نشین شدن، خوی شهری گزیدن و با اخلاق مردم شهر آشنا شدن
معادل ابجد
1547