معنی تندمزاج
لغت نامه دهخدا
تندمزاج. [ت ُ م ِ] (ص مرکب) تندخوی و تیزمزاج. (ناظم الاطباء). رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.
حل جدول
صفراوی
آتشنهاد
تندمزاج، عصبانی
آتش نهاد
تندمزاج- عصبانی
آتشنهاد
ژکاره، تندمزاج
پرخاشگر
ژکاره ، تندمزاج
پرخاشگر
تندمزاج و عصبانی
آتشنهاد
صفراوی
تندمزاج
آتشنهاد
تندمزاج، عصبانی
آتش نهاد
تندمزاج، عصبانی
پرخاشگر
ژکاره، تندمزاج
آتشنهاد
تندمزاج و عصبانی
فرهنگ عمید
تندخو، بدخو،
واژه پیشنهادی
عصبی
معادل ابجد
505