معنی تهنشین مایعات
حل جدول
لرد
رسوب- تهنشین مایعات
لرد
مایعات
سیالات
تهنشین شونده
راسب
تهنشین شده
راسب
تهنشین شدن
فرونشستن
واحد مایعات
لیتر
مترادف و متضاد زبان فارسی
تهنشست، رسوب، درد
لغت نامه دهخدا
مایعات. [ی ِ] (ع ص، اِ) چیزهای روان و سیال و گداخته. (ناظم الاطباء). ج ِ مایعه مؤنث مایع. و رجوع به مایع شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: مائعه) آبگونگان (صفت و اسم) جمع مایعه (مایع) .
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1337