معنی توبه کار

لغت نامه دهخدا

توبه کار

توبه کار. [ت َ / تُو ب َ / ب ِ] (ص مرکب) توبه کننده. تائب. توبه دار.نادم و پشیمان از گناه. (ناظم الاطباء):
آتشم در جان گرفت از عود خلوت سوختن
توبه کارم توبه کار از عشق پنهان باختن.
سعدی.
من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل، دیوانه باشم گر کنم.
حافظ.
من همان ساعت که از می خواستم شد توبه کار
گفتم این شاخ ار دهد باری، پشیمانی بود.
حافظ.
شرابی که از یمن او توبه کار
ز بند تقید شود رستگار.
ملا طغرا (از آنندراج).
رجوع به توبه و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ عمید

توبه کار

کسی که از گناه پشیمان شود و از آن دست بردارد، توبه‌کننده،

حل جدول

توبه کار

تائب

تایب

فارسی به انگلیسی

توبه‌ کار

Penitent, Repentant

فرهنگ فارسی هوشیار

توبه کار

نادم، توبه کننده

واژه پیشنهادی

توبه کار

اواب

تائب-

تائب

معادل ابجد

توبه کار

634

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری