معنی توفال
لغت نامه دهخدا
توفال. (اِ) توبال. مس. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به توبال شود.
توفال. (اِ) چوبهای باریک و پهن که با میخهای آهنین کوچک آنها را بر روی تیرهای سقف اطاق بکوبند تا همه ٔ پوشش برابر و یکسان گردد و سپس آن را با گچ اندود کرده سفید کنند. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(اِ.) تخته های نازک و باریکی که به سقف اتاق می کوبند و سپس روی آن را کاهگل و گچ می مالند.
فرهنگ عمید
تختههای باریک و نازک که به تیرهای سقف اتاق میکوبند و روی آن کاهگل و گچ میمالند،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Batten, Board, Lath, Plank
فارسی به عربی
شریحه، شظیه، لوح
فرهنگ فارسی هوشیار
چوبهای باریک و پهن که با میخهای آهنین کوچک آنها را بر روی تیرهای سقف بکوبند و سپس آن را با گچ سفید کنند
معادل ابجد
517