معنی تکذیب

لغت نامه دهخدا

تکذیب

تکذیب. [ت َ] (ع مص) نیک انکار کردن امری را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انکار و جحد کردن در امری، یقال: کذب بآیات ربه ِ. (از اقرب الموارد). || به دروغ داشتن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). دروغگوی گردانیدن کسی را و گفتن او را که دروغ گفتی. || بازایستادن. || رفتن شیر ناقه. || برگردانیدن از کسی. || یک دو تک رفتن وحشی و ایستادن تا ببیند آنچه پس اوست. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گشنی کردن ناقه و دم برداشتن آن. || بددلی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || درنگی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).


تکذیب کردن

تکذیب کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) نسبت دروغگویی بکسی دادن و انکار کردن. (ناظم الاطباء). به دروغ نسبت کردن کسی را. گفتن که دروغ است. دروغزن داشتن کسی را. رجوع به ماده ٔ قبل شود.

فارسی به انگلیسی

تکذیب‌

Denial, Refutation, Renouncement, Retraction

فرهنگ معین

تکذیب

(تَ) [ع.] (مص م.) دروغ شمردن، منکر شدن.

مترادف و متضاد زبان فارسی

تکذیب

انکار، رد،
(متضاد) تایید، تصدیق، انکار کرن، دروغ شمردن،
(متضاد) تایید کردن، تصدیق کردن

فارسی به عربی

تکذیب

نقض


تکذیب کردن

ادحض، فند


تکذیب ناپذیر

غیر قابل للدحض

فرهنگ فارسی آزاد

تکذیب

تَکْذِیب، نسبت دروغ دادن، اِنکار کردن، دروغ دانستن و اعلام دروغ بودن کردن،

فرهنگ عمید

تکذیب

مطلبی را دروغ دانستن و انکار کردن،
[قدیمی] کسی را دروغ‌گو ساختن، نسبت دروغ‌گویی به کسی دادن،

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

تکذیب

انکار و جحد کردن در امری

فارسی به آلمانی

تکذیب ناپذیر

Unbeantwortbar [adjective]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تکذیب کردن

دروغ شمردن

کلمات بیگانه به فارسی

تکذیب کردن

دروغ شمردن

فارسی به ترکی

معادل ابجد

تکذیب

1132

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری