معنی تکواندوکار اسبق ایران
حل جدول
افلاکی
تکواندوکار تیم ملی ایران
یوسف کرمی
کشتیگیر اسبق ایران
یاری
تکواندوکار سابق تیم ملی ایران
مهدی بیباک
کشتی گیر اسبق ایران
یاری
لغت نامه دهخدا
اسبق. [اَ ب َ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از سبقت. پیش تر. جلوتر. سابق تر. سبقت گیرنده تر. پیش تر از پیش... از پیش پیش تر.
- امثال:
اسبق من الاجل.
اسبق من الافکار. (مجمع الامثال میدانی).
|| افضل.
عربی به فارسی
مقدم بودن , جلوتر بودن از , اسبق بودن بر
فرهنگ عمید
قبل از پیشین، سابقتر: رئیس سابق و رئیس اسبق شرکت،
فرهنگ واژههای فارسی سره
پیشین
کلمات بیگانه به فارسی
پیشین
فرهنگ فارسی آزاد
اَسْبَق، پیشتر، جلوتر، پیش تر از پیش،
فرهنگ معین
پیش تر، جلوتر، پیشروتر. [خوانش: (اَ بَ) [ع.] (ص تف.)]
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
پیش تر، پیشرو تر (صفت) پیش تر جلوتر سابق تر سبقت گیرنده تر پیش تر از پیش از پیش پیشتر، پیشروتر.
معادل ابجد
1133