معنی تیررس

فرهنگ معین

تیررس

(رَ) (اِ.) مقدار مسافتی که تیر بتواند به هدف برسد.

فرهنگ عمید

تیررس

مسافتی که تیر بُرد کند و به هدف برسد، انتهای مسافتی که گلوله پس از خارج شدن از توپ یا تفنگ به آن برسد و از آن بیشتر نرود،

حل جدول

تیررس

برد

برد تفنگ

آماج

مترادف و متضاد زبان فارسی

تیررس

برد تیر، آماج، پرتاب

فارسی به انگلیسی

تیررس‌

Carry, Circle, Compass, Gunshot

فارسی به عربی

گویش مازندرانی

تیررس

مقیاس فاصله – تیررس

معادل ابجد

تیررس

870

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری