معنی تیره و تار
لغت نامه دهخدا
تیره و تار. [رَ / رِ وُ] (ترکیب عطفی، ص مرکب) سیاه و ظلمانی: هوا تیره و تار شد. دنیا در چشمم تیره و تار شد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تیره، و تار شود.
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Dankly, Gray, Stygian
معادل ابجد
1222