معنی تیزطبع
لغت نامه دهخدا
تیزطبع. [طَ] (ص مرکب) ذکی و تیزفهم. (آنندراج):
وی بسا تیزطبع کاهل کوش
که شد از کاهلی زگال فروش.
نظامی.
|| تندخلق و تندمزاج و تندخوی. (ناظم الاطباء). رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
حل جدول
ذکی
معادل ابجد
498