معنی تیفوس

لغت نامه دهخدا

تیفوس

تیفوس. (فرانسوی، اِ) مرض عفونی که به وسیله ٔ شپش سرایت کند و چون علائم ظاهری آن شبیه تیفوئید است بدین نام خوانده شده و چون دارای بثور جلدی است آن را تیفوس پتشیال یا تیفوس اکزانتماتیک نامند. میکروب بوسیله ٔنیش زدن شپش و ریختن مدفوعش در محل گزیدگی یا خاراندن خود شخص وارد خون می شود و شخص سالم را مبتلا می کندو در صورتی که در معالجه ٔ آن اهمال شود خطرناک است.محرقه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بیماری های واگیر دکتر بینش ص 98، 104 و دایره المعارف فارسی شود.

فرهنگ معین

تیفوس

[فر.] (اِ.) نوعی بیماری عفونی که با تب همراه است. میکروب آن از طریق نیش زدن شپش وارد خون می شود.

فرهنگ عمید

تیفوس

بیماری واگیردار که به‌وسیلۀ نیش حشراتی مانند شپش منتقل می‌شود و با کوفتگی اعضا، سردرد، کمردرد، سرگیجه، تهوع، هذیان، پریشانی حواس، و تب شدید همراه است،

حل جدول

تیفوس

بیماری واگیردار

مترادف و متضاد زبان فارسی

تیفوس

محرقه

فارسی به عربی

تیفوس

تیفوس

عربی به فارسی

تیفوس

تیفوس , تیفوسی , حصبه ای

فرهنگ فارسی هوشیار

تیفوس

مرض عفونی که بوسیله شپش سرایت کند

واژه پیشنهادی

تیفوس

تب راجعه

معادل ابجد

تیفوس

556

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری