معنی ثبت کردن
فرهنگ معین
(~. کَ دَ) [ع - فا.] (مص م.) مطلبی را در دفتری یادداشت کردن.
حل جدول
درج
فرهنگ واژههای فارسی سره
دفترینه کردن
فارسی به انگلیسی
Chart, Enter, Record, Register
فارسی به ترکی
kaydetmek
فارسی به عربی
اخطب، ادخل، سجل، قائمه، إدراجٌ
فرهنگ فارسی هوشیار
آگاشتن (مصدر) نوشتن مطلبی را در دفتر نوشتن.
فارسی به ایتالیایی
intestare
فارسی به آلمانی
Einschreiben, Register (n), Verzeichnis (n), Aufnehmen, Aufzeichnen, Eintragen
معادل ابجد
1176