معنی ثعلب
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(ثَ لَ) [ع.] (اِ.) گیاهی است از رده تک لپه ای ها که گونه هایش تیره ثعلب را به وجود می آورد. این گیاه دارای گل های خوشه ای صورتی و سفید است و خاصیت دارویی دارد.
(ثَ لَ) [ع.] (اِ.) روباه.
فرهنگ عمید
گیاهی با برگهای پَهن، گلهای خوشهای صورتی یا سفید، و ریشهای غدهای، ارکیده،
غدۀ زیرزمینی این گیاه در تهیۀ بعضی غذاها و شیرینیها به کار میرود، خصیالثعلب، خصیهالثعلب،
[جمع: ثعالب] [قدیمی] روباه،
حل جدول
فارسی به عربی
فانیلا
خواص گیاهان دارویی
گیاه ثعلب
گیاهی با گلهای آبی واژگون است. از پیازاین گیاه بعد از خشک و پودر کردن برای بستنی سازی استفاده می شود زیرا این گیاه دارای مواد نشاسته ای می باشد. این گیاه در موارد ناراحتیهای تنفسی مثل سرفه های شدید و حتی در موارد سیاه سرفه و آسم و تنگی نفس مورد استفاده قرار می گیرد.گلهای این گیاه نوش خوبی برای زنبور عسل است و با له کردن و خورد کردن گل آن، ماسک خوبی برای صورت تهیه می شود.
فرهنگ گیاهان
بوزیدان
عربی به فارسی
روباه , روباه بازی کردن , تزویر کردن , گیج کردن , شغال , توره , جان کنی مفت
فرهنگ فارسی هوشیار
روباه ماده یا عام است
فارسی به آلمانی
Vanille
معادل ابجد
602