معنی ثمین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(ثَ) [ع.] (ص.) گران بها، گران قیمت.
فرهنگ عمید
گرانبها، پربها، پرقیمت، قیمتی: چرب و شیرین و شرابات ثمین / دادش و بس جامهٴ ابریشمین (مولوی: ۷۱۰)،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
ارزشمند، پرارزش، پربها، پرقیمت، قیمتی، گرانبها، نفیس،
(متضاد) کمقیمت
فارسی به انگلیسی
Weighty
نام های ایرانی
دخترانه، گران بها، قیمتی
عربی به فارسی
فوق العاده گرانبها , غیرقابل تخمین , پر بها , گرانبها , نفیس , پر ارزش , تصنعی گرامی , قیمتی , بسیار , فوق العاده
فرهنگ فارسی هوشیار
گرانبها، پر قیمت، گرانقیمت
معادل ابجد
600