معنی جاروکش و زباله کش

لغت نامه دهخدا

زباله کش

زباله کش. [زُ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ] (نف مرکب) سرگین کش. خاکروبه کش. زبّال.


زباله

زباله. [زُ ل َ] (اِخ) (یوم الَ...) از ایام عرب است. (از معجم البلدان).

فرهنگ عمید

زباله کش

آن‌که خاک‌روبه و آشغال را از خانه‌ها جمع می‌کند و می‌برد، خاک‌روبه‌کش،


جاروکش

جاروکننده،
مٲمور شهردای که کارش جاروکردن کوچه‌ها و خیابان‌ها است، سپور،


زباله

خار‌و‌خاشاک و خاک‌روبه، چیزهای دورریختنی،

فرهنگ فارسی هوشیار

جاروکش

جاروب کش.


زباله

خار و خاشاک و خاکروبه

مترادف و متضاد زبان فارسی

جاروکش

رفتگر، سپور، نظافتچی


زباله

آشغال، خاشاک، خاکروبه

فرهنگ معین

زباله

آب کم، چیز اندک، در فارسی آشغال، خاکروبه. [خوانش: (زُ لِ) [ع. زباله] (اِ.)]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

زباله

آشغال

فارسی به ایتالیایی

زباله

immondizia

معادل ابجد

جاروکش و زباله کش

901

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری