معنی جاف

فرهنگ معین

جاف

(اِ.) زن بدکار، فاحشه. جاجاف، جفجاف نیز گویند.

حل جدول

جاف

از طوایف کرد ایرانى

عربی به فارسی

جاف

خشک , بی اب , اخلا قا خشک , خشک کردن , خشک انداختن , تشنه شدن , دلسرد کردن , بیگانه کردن , دورکردن

فرهنگ فارسی هوشیار

جاف

زن بدکاره

معادل ابجد

جاف

84

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری