معنی جالس
فرهنگ معین
(لِ) [ع.] (اِ.) نشیننده، نشسته.
فرهنگ عمید
نشیننده،
نشسته،
حل جدول
نشسته
فرهنگ فارسی هوشیار
تشیننده، نشاننده (اسم) نشیننده نشسته، جالسین جلاس.
فرهنگ فارسی آزاد
جالِس، نشسته (جمع:جُلّاس- جُلُوس)،
معادل ابجد
94