معنی جامه دران
فرهنگ معین
(ص فا.) در حال جامه دریدن از روی بی قراری و غم و یا وجد، (اِ.) گوشه ای در دستگاه شور و همایون و افشاری، از الحان قدیم ایرانی. [خوانش: (~. دَ)]
فرهنگ عمید
(موسیقی) گوشهای در دستگاههای شور، همایون، و افشاری. δ گویند از ساختههای نکیسا بوده و آن را چنان مینواخته که حضار از شور و هیجان جامه بر تن میدراندند: مطرب، به نوایی ره ما بیخبران زن / ما جامهدرانیم ره جامهدران زن (عبدالسلام پیامی: لغتنامه: جامهدران)،
(قید) [قدیمی] در حال جامه دریدن در هنگام سوگواری، شوروهیجان، و امثال آن: خلق چندان جمع شد بر گور او / موکنان جامهدران در شور او (مولوی: ۶۱)،
حل جدول
گوشه ای در دستگاه های شور
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) جامه درنده، در حال جامه دریدن. -3 (اسم) گوشه ای در دستگاه شور
معادل ابجد
304