معنی جانماز

فرهنگ معین

جانماز

(نَ) (اِمر.) فرشی کوچک که بر کف اتاق یا زمین گسترند و روی آن نماز گزارند، سجاده.، ~ آب کشیدن تظاهر به پاکی و تقدس کردن.

فرهنگ عمید

جانماز

پارچۀ کوچکی که که در آن مُهر و تسبیح می‌گذارند و هنگام خواندن نماز پیش روی خود پهن می‌کنند، سجاده،
* جانماز آب کشیدن: [مجاز] زهد و تقوا نشان دادن و اظهار دین‌داری کردن،

حل جدول

جانماز

سجاده

مترادف و متضاد زبان فارسی

جانماز

تسلیخ، تشلیخ، سجاده، مصلی

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

جانماز

(اسم) فرشی کوچک که بر کف اطاق یا زمین گسترند و روی آن نماز گزارند سجاده.

معادل ابجد

جانماز

102

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری