معنی جاه

فرهنگ معین

جاه

(اِ.) مقام، منزلت.

فرهنگ عمید

جاه

مقام، مکان، منزلت، جایگاه، قدر و شرف، علو منزلت، شٲن و جلال،
فر و شکوه،

حل جدول

جاه

مقام، منزلت

منزلت و مقام

مترادف و متضاد زبان فارسی

جاه

آبرو، اعتبار، جلال، دبدبه، درجه، رتبه، شان، شکوه، شوکت، عرض، فر، مجد، مسند، مقام، منزلت، منصب

فارسی به انگلیسی

جاه‌

Elevation, Station, Status

فارسی به عربی

جاه

کرامه

فرهنگ فارسی هوشیار

جاه

مقام، مکان، شوکت

معادل ابجد

جاه

9

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری