معنی جذب‌کننده

فرهنگ عمید

جاذب

گیرا،
[قدیمی] جذب‌کننده، به‌خودکشنده، کشاننده، رباینده،


جار

کِشنده، جذب‌کننده،
(ادبی) در نحو عربی، حرفی که به آخر کلمه کسره می‌دهد،


جذوب

کِشنده، جذب‌کننده: معدۀ خر کَه کشد در اجتذاب / معدۀ آدم جذوب گندم، آب (مولوی: ۵۸۶)،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جاذب

دلربا، دلفریب، دلکش، رباینده، فریبنده، گیرا، جذب‌کننده، کشنده

معادل ابجد

جذب‌کننده

834

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری