معنی جرز

فرهنگ معین

جرز

(جِ) (اِ.) دیوار اطاق و ایوان.

(جَ) (اِ.) = چرز: پرنده ای است که حباری گویند.

(جَ یا جُ رَ یا رُ) [ع.] (اِ.) زمینی که بر وی گیاه نروید.

فرهنگ عمید

جرز

=هوبره

پایه‌ای چهارگوش از سنگ یا آجر که در فواصل معیّن ساخته می‌شود و بین آن‌ها دیوار قرار می‌گیرد،
دیوار،
پایۀ ساختمان،

حل جدول

جرز

دیوار پایه بنا

دیار پایه بنا

فارسی به انگلیسی

جرز

Base, Pillar, Wall

فارسی به عربی

جرز

رصیف، عمود

گویش مازندرانی

جرز

ریز خرد مانند:خرده شیشه

فرهنگ فارسی هوشیار

جرز

دیوار عمود از آهن یا نقره زمین بایر سال قحط

فرهنگ فارسی آزاد

جرز

جُرْز، گرز، میلهء آهنی (جمع:جِرَزَه)،

جَرْز، جَرَز، جُزُر، زمین خشک و بی گیاه، شوره زار (جمع:اَجْراز) (جُرُزَه به اعتبار مؤنث بودن اَرض است)،

فارسی به آلمانی

جرز

Kaimole (f), Pfeiler (m), Pier (m)

معادل ابجد

جرز

210

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری