معنی جعال
فرهنگ معین
اجرتی که به سپاهیان در زمان جنگ دهند، اجرت عامل، حق العمل. [خوانش: (جِ) [ع.] (اِ.)]
(جَ عّ) [ع.] (ص.) جعل کننده، دروغ پرداز.
فرهنگ عمید
دروغگو،
جعلکننده،
حل جدول
دروغ ساز
فرهنگ فارسی هوشیار
مزد، اجرت عامل جعل کننده جعل کننده
معادل ابجد
104