معنی جفاپیشه
فرهنگ عمید
ستمکار، ستمگر، جفاجو، جفاکار، جفاگر، جفاکیش،
حل جدول
معشوق نامهربان
مترادف و متضاد زبان فارسی
آزارپیشه، ستمگر، ظالم، متعدی، نامهربان،
(متضاد) مهربان
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) ستمکار ظالم، معشوق نامهربان محبوب ستمگر.
معادل ابجد
401