معنی جمل

فرهنگ عمید

جمل

شتر نر،

=ابجد =حساب * حساب جُمَّل

ریسمان ستبر کشتی،

(ادبی) =جمله
[قدیمی] چیزی که به‌اختصار بیان می‌شود،

حل جدول

جمل

جنگ حضرت علی (ع) با طلحه و زبیر

شتر بی کوهان

شتر عرب

مترادف و متضاد زبان فارسی

جمل

اشتر، شتر

فارسی به انگلیسی

عربی به فارسی

جمل

شتر , سار , مسافرت کردن با شتر , رنگ شتری

زیباکردن , ارایش دادن , قشنگ شدن , فریبا نمودن , طلسم کردن , پر زرق و برق کردن

گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

جمل

جماعت مردم ریسمان کلفت، طناب کشتی ریسمان کلفت، طناب کشتی

فرهنگ فارسی آزاد

جمل

جَمَل، شتر (یک کوهانه یا دو کوهانه) (جمع:جِمال، اَجْمال، جُمَل، جَُِمالَه)،

جُمَّل، ریسمان، طناب ضخیم،

لغت نامه دهخدا

لحیا جمل

لحیا جمل. [ل َح ْ ج َم َ] (اِخ) موضعی است میان مکه و مدینه و آن عقبه ٔ جحفه است بر هفت میلی سقیا. لَحی جَمَل و لِحی جَمَل نیز گویند. رجوع به لحی جمل شود. (معجم البلدان).


بئر جمل

بئر جمل. [ب ِءْ رِ ج َ م َ] (اِخ) نام محلی در مدینه. (از معجم البلدان).


عین جمل

عین جمل. [ع َ ن ِ ج َ م َ] (اِخ) چشمه ای است در نواحی کوفه از نجف، در نزدیکی قُطقُطانه. و آن را با چند چشمه ٔ دیگر «عیون » نامند. از آنجا به قَیّاره روند. وجه تسمیه ٔ آن بسبب مردن شتری است بدانجا. و گویند بسبب این است که حفرکننده ٔ آن «جمل » نام داشت. گویند از بصره تا عین جمل سی میل است. (از معجم البلدان).

فرهنگ معین

جمل

ریسمان ضخیم، طناب کشتی، حساب حروف ابجد. [خوانش: (جُ مَ) [ع.] (اِ.)]

(جَ مَ) [ع.] (اِ.) شتر.

معادل ابجد

جمل

73

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری