معنی جن

مترادف و متضاد زبان فارسی

جن

آل، اجنه، پری،
(متضاد) انس، پری

فارسی به انگلیسی

جن‌

Faun, Jinni, Pixie, Pixy, Spirit, Sprite

گویش مازندرانی

جن مونا

مانند جن


جن

جان


جن بزه

جن زده

فرهنگ فارسی آزاد

جن

جِنّ، نام سورهء 72 قرآن است که مکیّه می باشد و 28 آیه دارد،

جِنّ، مخلوقی موهوم- مخفی و پنهان- تاریکی شب- گُل- اوّل و قسمت خوب هر چیز- کسی که ایمان و عدم ایمانش معلوم نباشد،

فرهنگ عمید

جن

دل،

در اسلام، هریک از موجودات غیرمرئیِ دارای قدرت فوق طبیعی و دارای عقل و فهم که رفتارهایی همانند انسان دارند و می‌توانند خود را به شکل‌های گوناگون دربیاورند،
هفتاد‌ودومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۸ آیه،
* جن‌واِنس:
جن‌ها و انسان‌ها،
[مجاز] همۀ موجودات،

حل جدول

جن

سوره ای در قرآن، موجود نامرئی

موجود نامرئی

فارسی به عربی

جن

جنی، جنیه، شبح، عربه

فرهنگ فارسی هوشیار

جن

طرف، جانب، سو، کنار پری و دیو، هر چیز پوشیده از حواس از ملائکه و شیاطین پری و دیو، هر چیز پوشیده از حواس از ملائکه و شیاطین پوشیدن شب، دفن کردن مرده را، دیوانه گردیدن

فارسی به آلمانی

جن

Fee [noun]

فرهنگ معین

جن

پری، موجود نامریی، شکوفه، اول هر چیزی، و بسم الله کنایه از: دو شخص یا شی ء مخالف و ضد یکدیگر. [خوانش: (جِ نّ) [ع.] (اِ.)]

(جَ) (اِ.) طرف، جانب، سوی.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جن

دیو، پری

عربی به فارسی

جن

ماشین پنبه پاک کنی , جرثقیل پایه دار , افزار , ماشین , حیله و فن , عرق جو سیاه , جین , گرفتارساختن , پنبه را پاک کردن

معادل ابجد

جن

53

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری