معنی جنت
فرهنگ واژههای فارسی سره
فردوس
مترادف و متضاد زبان فارسی
ارم، بهشت، پردیس، جنان، خلد، دارالسلام، رضوان، فردوس، مینو، نعیم
فارسی به انگلیسی
Paradise
فرهنگ فارسی هوشیار
بستان، بهشت
فرهنگ معین
بهشت، فردوس، بوستان، باغ. [خوانش: (جَ نَّ) [ع. جنه] (اِ.)]
فرهنگ عمید
بهشت، فردوس،
حل جدول
بهشت
نام های ایرانی
دخترانه، بهشت، باغ
فرهنگ فارسی آزاد
جَنَّت، در این عالم در مقامی «اقبال و عرفان» است و در مقامی «رضای الهی»
جَنَّت، باغ پر درخت- بهشت- فردوس (جمع:جِنان- جَنّات)،
واژه پیشنهادی
خازنِ جنت
لغت نامه دهخدا
اصحاب جنت. [اَ ب ِ ج َن ْ ن َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) اهل جنت. (ناظم الاطباء). بهشتیان. اهل بهشت.
باغ جنت
باغ جنت. [غ ِ ج َن ْ ن َ] (اِخ) نام محلتی در جنوب تهران نزدیک باغ فردوس.
باغ جنت. [غ ِ ج َن ْ ن َ] (اِخ) باغی بوده است به قزوین که آنرا باغ سعادت آباد نیز خوانده اند: سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانی در سال 1026هَ. ق. به ایران آمد و در جمادی الثانی سال 1027 هَ. ق. در باغ جنت قزوین بحضور شاه عباس بار یافت. رجوع به زندگانی شاه عباس اول ج 3 ص 276 و 281 شود.
باغ جنت.[غ ِ ج َن ْ ن َ] (اِخ) باغی است به شیراز از بناهای حاج میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک و آنرا حدود سال 1260 هَ. ق. ساخته است. (از فارسنامه ٔ ناصری ص 165).
سخن بزرگان
مهمترین پوشاک آن است که شخصیت تو را بروز دهد.
معادل ابجد
453