معنی جنگیدن
فرهنگ معین
(جَ دَ) (مص ل.) نبرد کردن، رزم کردن.
فرهنگ عمید
جنگ کردن، نبرد کردن،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Battle, Campaign, Contend, Fight, Strive, Struggle, War
فارسی به ترکی
savaşmak, harbetmek
فارسی به عربی
معرکه
فرهنگ فارسی هوشیار
نبرد کردن
فارسی به ایتالیایی
combattere
فارسی به آلمانی
Kampf (m), Kämpfen, Raufen, Sich schlagen, Streiten, Wehren
واژه پیشنهادی
نبردآزمایی
معادل ابجد
137