معنی جهان بین
فرهنگ معین
(~.) (اِمر.) کنایه از: چشم، دیده.
فرهنگ عمید
بینندۀ جهان: چشم جهانبین،
(اسم) [قدیمی، مجاز] چشم،
حل جدول
کنایه از چشم
فارسی به انگلیسی
Cosmopolitan
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) بیننده جهان آنکه یاآنچه دنیا را ببیند. ، چشم عین، چشم باطنی، فرزند، گردش کننده در اقطار عالم سیاح جهانگرد، روحی که در باطن آدمی نهفته است.
معادل ابجد
121