معنی جهش
فرهنگ معین
(جَ یا جِ هِ) (اِمص.) جست و خیز.
فرهنگ عمید
جستوخیز، جهیدن،
طبیعت، سرشت، خلقت: چون آن بدجهش رفت نزدیک شاه / ورا دید با بند در پیشگاه (فردوسی۴: ۸/۳۶۱ حاشیه)،
(زیستشناسی) تغییر ناگهانی که در صفات و خصایص جانور یا گیاه رخ میدهد، موتاسیون: جهش ژنتیکی،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرش، جستن، جست، خیز، سرشت، طینت
فارسی به انگلیسی
Bob, Bolt, Bounce, Bound, Gush, Hop, Jump, Leap, Skip, Spring, Spurt, Vault, Wince
فارسی به عربی
تغیر، زیاده، ضفیره، فاجی، قفزه، مدفن، نبات الکبر
فرهنگ فارسی هوشیار
زاریدن، آماده بگریستن جهیدن، پرش جهیدن، پرش
فارسی به ایتالیایی
slancio
معادل ابجد
308