معنی جیش
فرهنگ معین
(جَ یا جِ) [ع.] (اِ.) لشکر، سپاه.
فرهنگ عمید
لشکر، سپاه، ارتش،
جیغ
جیغ زدن (کشیدن): (مصدر لازم) فریاد کشیدن با صدای نازک و بلند، داد زدن،
حل جدول
سپاه
عربی به فارسی
ارتش , لشگر , سپاه , گروه , دسته , جمعیت , صف , نظامی , سربازی , نظام , جنگی , ارتشی
گویش مازندرانی
ادرار به زبان کودکان
فرهنگ فارسی هوشیار
ارتش
فرهنگ فارسی آزاد
جَیْش، لشکر، سپاه، گروه، دسته و قماس (از اشیاء یا حیوانات) (جمع:جُیُوش)،
فارسی به ایتالیایی
pipi
معادل ابجد
313