معنی حبوبات

لغت نامه دهخدا

حبوبات

حبوبات. [ح ُ] (ع اِ) ج ِ حبوب.

حل جدول

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

حبوبات

دانگیها

فارسی به انگلیسی

حبوبات‌

Cereal, Grain

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

حبوبات

(اسم) حبوب

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

حبوبات

Getreide (n), Getreidepflanze (f)

معادل ابجد

حبوبات

419

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری