معنی حجاب حاجز

فارسی به عربی

حجاب حاجز

بطن، حجاب حاجز


حجاب

حجاب

لغت نامه دهخدا

حجاب حاجز

حجاب حاجز. [ح ِ ب ِ ج ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) حاجز، دیافرغما. رجوع به دیافرغما شود.


حاجز

حاجز. [ج ِ] (ع ص، اِ) نعت فاعلی از حجز، درآینده میان دو چیز (منتهی الارب). میانجی. میانه. حائل. حاجب. مانع. عائق. دیوار. (دستوراللغه). فصل. حجاز. برزخ: و جَعل بین البحرین حاجزا. (قرآن 61/27). آنچه برای دفع آب بر پا شود، مایمسک الماء من شفه الوادی. (دستوراللغه). بازداشت. (دستوراللغه). (مجمل اللغه). ج، حواجز. || لبه ٔ شمشیر. دهانه ٔ شمشیر. روثه. || ستمکاره. (منتهی الارب). ظالم. (اقرب الموارد). ج، حَجَزَه: هم حَجزَه مسیطرون علی العجزه؛ ای ظلمه یتسلطون علی العاجزین. و نیز گفته میشود «انهم حجزه یذبون عن العجزه». || حاجز. مانع. حائل. عائق. حاجب.
- حجاب حاجز، دیافرغما. رجوع به حجاب حاجز شود.

حاجز. [ج ِ] (اِخ) ابن عوف الازدی اللص. نام یکی ازشعرای عرب. رجوع به البیان والتبیین ج 1 ص 241 شود.

حاجز. [ج ِ] (اِخ) ظاهراً تنگه ٔ جبل الطارق: «قال الحجاری فی موضع من کتابه ان طول الاندلس من الحاجز الی اشبونه الف میل و نیَّف ». ثم قال بعد کلام و مسافه الحاجز الذی بین بحر الزقاق والبحر المحیط اربعون میلا». رجوع به نفح الطیب ج 1 ص 64س 18 و 19 شود. || صاحب غیاث اللغات بنقل از صراح و منتخب گوید: نام منزلی است در راه مکه ٔ معظمه. ظاهراً این قول درست نباشد و صاحبان صراح و منتخب «حاجر» سابق الذکر را با حاجز اشتباه کرده اند.

عربی به فارسی

حجاب حاجز

میان پرده , حجاب حاجز , پرده ء دل , دیافراگم , حجاب یا پرده گذاردن , دریچه ء نور را بستن


حجاب

حجاب , پرده , نقاب , چادر , پوشاندن , حجاب زدن , پرده زدن , مستوریا پنهان کردن

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

حجاب حاجز

اندر پرده


عصب حجاب حاجز

پی شکمپرده


ورم حجاب حاجز

برسام (در تازی برسام گفته می شود) سینه درد

فرهنگ فارسی آزاد

حجاب حاجز

حِجابِ حاجِز، پردهء عضلانی که فضای سینه را از فضای شکم جدا می سازد،

فرهنگ عمید

حجاب

چادر،
روپوش، روبند،
(تصوف) آنچه حائل و مانع میان طالب و مطلوب باشد و مانع تجلی حقایق شود،
[قدیمی] پرده،
[قدیمی، مجاز] آنچه مانع بین دو چیز دیگر باشد،
* حجاب‌الغره (غرت): [قدیمی، مجاز] حیرت و سرگردانی،
* حجاب ظلمانی: [قدیمی، مجاز]
شب،
(تصوف) صفات ذمیمه،
* حجاب نورانی: (تصوف) [قدیمی، مجاز] صفات حمیده،
* حجاب حاجز: (زیست‌شناسی) پردهای میان آلات صدری و اعضای درونی شکم، پردهای که قفسۀ سینه را از شکم جدا می‌کند، دیافراگم،

معادل ابجد

حجاب حاجز

33

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری