معنی حرفه
فرهنگ معین
(حِ فِ) [ع. حرفه] (اِ.) پیشه، کار.
فرهنگ عمید
پیشه، صناعت، کسبوکار،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
پیشه، شگرد
کلمات بیگانه به فارسی
پیشه
مترادف و متضاد زبان فارسی
پیشه، شغل، صناعت، صنعت، عمل، کار، کسب، مشغله
فارسی به انگلیسی
Business, Calling, Career, Collar_, Employment, Line, Métier, Occupation, Practice, Profession, Pursuit, Trade, Vocation, Work
فارسی به عربی
احتلال، تجاره، عمل، لغز، مسعی، مهنه، هوایه، اِحْتِرافٌ
فرهنگ فارسی هوشیار
پیشه، کار، کسب، شغل، صناعت که روزی بدان دست آرند
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Geschäft (n), Geschäft (n), Geschäftlich, Gewerbe (f), Gewerbe (n), Handel (m), Handeln, Markt (m), Bescha.ftigung [noun]
معادل ابجد
293