معنی حزب یا جبهه مخالف

حل جدول

فارسی به عربی

حزب مخالف

حزب المعارضه


حزب

حزب، طائفه، فئه، حزب الاستقلال


جبهه

واجهه

فرهنگ معین

جبهه

پیشانی، جبین، بخش جلوی محل جنگ، گروه متحدی از احزاب یا سازمان های گوناگون که در جهت اهداف سیاسی مشترکی فعالیت می کنند: جبهه آزادی بخش فلسطین، محل برخورد یا منطقه مرزی دو توده هوای متفاوت یا دارای [خوانش: (جَ هَ یا جمع هِ) [ع. جبهه] (اِ.)]

(~.) [ع.] (اِ.) پیشانی صورت فلکی شیر، و آن منزل دهم از منازل قمر است.

فرهنگ عمید

جبهه

(نظامی) میدان جنگ،
(سیاسی) گروهی متشکل از حزب‌ها و سازمان‌های مختلف که برای رسیدن به اهداف معیّن با یکدیگر متحد می‌شوند،
٣. (هواشناسی) محل برخود دو توده هوای گرم و سرد،
گروه، جماعت: جبههٴ مخالف،
بَر، جنب، پهلو،
[جمع: جباه] [قدیمی] ‌ قسمت بالای ابروها تا زیر موهای پیش سر، پیشانی،
(نجوم) [قدیمی] دهمین منزل قمر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جبهه

نما، پیشانی، جبین، ناصیه، میدان‌جنگ

فرهنگ فارسی هوشیار

جبهه

پیشانی و به معنی قسمت جلوی میدان جنگ

فارسی به ایتالیایی

جبهه

fronte

عربی به فارسی

حزب المعارضة

حزب اقلیت پارلمان , حزب مخالف

فارسی به آلمانی

جبهه

Fassade [noun]

لغت نامه دهخدا

حزب

حزب. [ح ِ] (ع اِ) گروه. (ترجمان عادل) دسته. (منتهی الارب). گروه مردم. (غیاث). ثله. (دهار). حزبه. حِزق. فوج. فرقه. ج، احزاب. (منتهی الارب). || جمعی از کفار که متفق شده، به حرب رسول (ص) آمدند. و آن حرب را «غزوه ٔ احزاب » نامند. || یاران. مددکاران. (منتهی الارب). ملازمان. سپاه یا دوستان یا تابعین برای کسی:
حافظ اعلام شرع، ناصردین رسول
کز مدد علم اوست نصرت حزب خدا.
خاقانی.
|| در اصطلاح علم فتوت از علوم تصوف طایفه ای باشند منسوب به یک شخص. و فرق میان حزب و بیت آن است که حزب در بیت داخل باشد چون بطن در قبیله، و احزاب متفق باشند و با یکدیگر محاضره نکنند، اما بیوت مختلف باشند. (از کتاب نفائس الفنون، علم فتوت). || چهار یکی از جزو قرآن و مجموع قرآن سی جزء است پس قرآن صد و بیست حزب باشد. یک صد و بیستم قرآن. || سلاح. (منتهی الارب). ساز جنگ. || ورد. || وظیفه. || نوبت آب. (منتهی الارب). || نصیب. پاره ای از هر چیز. || دسته و فرقه ٔ سیاسی که در امور اجتماعی نظرهای خاص بیک طبقه را تعقیب کند.
- حزب اﷲ؛ حزب خدا. مؤمنین. گروه صلحاء. (غیاث).

تعبیر خواب

مخالف

خواب یک مخالف: از رقبا پیشی بگیرید
با حریف مخالفتان مبارزه می کنید: بسوی یاس وناکانی کشیده می شوید.
شریک کار شما مخالف شماست: علامت از دست دادن پول در آینده نزدیک
حریف مخالف شما عضو هیئت قضائی است: نگرانیها بزودی برطرف می شود.
شما عضو هیئت قضات هستید و در دسته مخالف: یک دوست آماده هضرر رساندن به شماست - کتاب سرزمین رویاها

معادل ابجد

حزب یا جبهه مخالف

794

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری