معنی حلویات

لغت نامه دهخدا

حلویات

حلویات. [ح َ ل َ وی یا] (اِ) در تداول فارسی، شیرینی ها:
گز راز جمله ٔ حلویات از چه رو
چشم تمام مجلسیان بر شکست اوست.
میرزا اشتها.

حل جدول

حلویات

شیرینى ها

فارسی به انگلیسی

حلویات‌

Sweetmeat, Sweets

معادل ابجد

حلویات

455

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری