معنی حمایت کردن

حل جدول

حمایت کردن

سایه افکندن

مترادف و متضاد زبان فارسی

حمایت کردن

پشتیبانی کردن، مدد کردن، یاری رساندن، جانبداری کردن، طرفداری کردن، هواداری کردن، دفاع کردن، حفاظت کردن

فارسی به انگلیسی

حمایت‌ کردن‌

Defend, Root, Shelter, Stay, Support, Underpin, Underpinning, Uphold

فارسی به ترکی

حمایت کردن‬

desteklemek, korumak, himaye etmek, kayırmak

فارسی به عربی

حمایت کردن

احم، دافع، دعم، مساعده

فرهنگ فارسی هوشیار

حمایت کردن

پادن (مصدر) نگاهبانی کردن دفاع کردن از کسی.

فارسی به ایتالیایی

حمایت کردن

appoggiare

proteggere

sostenere

tutelare

فارسی به آلمانی

حمایت کردن

Hilfe (f), Hilfe, Hilfeleistung (f), Hilfen, Sichern

معادل ابجد

حمایت کردن

733

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری