معنی حیله گر و نیرنگ باز

حل جدول

حیله گر و نیرنگ باز

محیل


حیله و نیرنگ

مکر، افسون، تزویر، خدعه، فریب، فند

افسون


نیرنگ و حیله

خدعه

ترعه


نیرنگ باز

مکار، حقه باز، ساحر، جادوگر، چشم بند

لغت نامه دهخدا

نیرنگ باز

نیرنگ باز. [ن َ / ن ِ رَ] (نف مرکب) ساحر. جادوگر. (یادداشت مؤلف). || چشم بند. حقه باز. مشعبد. (یادداشت مؤلف). || مکار. حیله گر. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

نیرنگ باز

(صفت) ساحر جادو گر، حقه باز مشعبد، مکار حیله گر.


حیله گر

حیله باز، مکار


حیله باز

(صفت) چاره گر مکار فریبنده محیل. فریبکار

فرهنگ معین

حیله گر

(~. گَ) [ع - فا.] (ص فا.) نیرنگ باز، مکار.

واژه پیشنهادی

حیله گر

نقش باز


نیرنگ باز

پر فسون

فرهنگ عمید

نیرنگ باز

حقه‌باز، حیله‌گر،

فارسی به عربی

معادل ابجد

حیله گر و نیرنگ باز

619

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری