معنی خاصیتی از چای گزنه

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

گزنه

(اسم) گیاهی است از راسته دو لپه ییهای بی گلبرگ که سر دسته تیره گزنه ها میباشد. گیاهی است یک ساله یا پایا با برگهای متقابل و دندانه یی یک پایه یا دو پایه. در حدود سی گونه از این گیاه شناخته شده که همه متعلق بنواحی معتدل کره زمین میباشند. در گزنه یک پایه گلهای نر از گلهای ماده جدا هستند. برگهای گونه های مختلف گزنه پوشیده از خار های گزنده است که پس از لمس محتویات سوزآور غده زیر آنها در پوست بدن وارد میشود و ایجاد سوزش میکند (وجه تسمیه) . گیاه مذکور در کنار جویبار ها و رودخانه های ایران فراوانست نبات النار هرتیکه قریض انجره بزرالانجره آب گوزگوزو شعدالعجوز انیفس. یا گزنه دو پایه. گونه ای گزنه که گلهای نر و ماده آن بر روی دو گیاه جداگانه قرار دارند گزنه کبیر. یا گزنه زرد. گیاهی است از تیره نعناعیان که شباهت کامل با گزنه سفید دارد و دارای همان خواص میباشد و گلهایش زرد رنگند حرف اصفر یا گزنه سفید. گیاهی است علفی و پایا از تیره نعناعیان بارتفاع 20 تا 40 سانتیمتر که بحد و فور در نقاط بایر نواحی معتدل (از جمله شمال ایران) می روید. ساقه این گیاه چهارگوش و کمی خمیده برنگ سبز و برگهای متقابل بشکل قلب و نوک تیز و دندانه دار و گلهایش سفید مایل بسبزند. انساج گیاه مذکور در طب عوام بعنوان قابض ملایم و مقوی و تصفیه کننده خون و رفع اسهال استعمال میشده حرف ابیض. یا گزنه صغیر. گزنه یک پایه. یا گزنه کبیر. گزنه دو پایه. یا گزنه لکه دار. گیاهی است از تیره نعناعیان که گلهایی برنگ گلی یا قرمز و ندره سفید دارد. آثار دارویی آن مشابه با گزنه سفید است و در اکثر نقاط ایران میروید قالیوبسیس گزنه قرمز. یا گزنه یک پایه. گونه ای گزنه که گلهای نر و ماده آن بر روی یک گیاه قرار دارند گزنه صغیر. یا گزنه ها. تیره ایست از گیاهان راسته دولپه ییهای بی گلبرگ که شامل گونه های گیاهی یک پایه یا دو پایه میباشد که در آنها سلولهای ترشحی (بصورت تار های گزنده) و یا مواد مترشحی بصورت ماکلهای اکسالات در کیسه های ترشحی ذخیره میشود. این تیره از گیاهان شامل گزنه و شاهدانه ورازک و توت و انجیر میباشد تیره گزنه ها. (اسم) تیغه ایست نظیر کارد کفاشی که برای بریدن و تراشیدن چرم بکار برند.

گویش مازندرانی

گزنه

گزنه، گزنا، گزنک، گیاهی است از رسته ی دو لپه های بی گلبرگ...

گزنده

لغت نامه دهخدا

گزنه

گزنه. [گ َ زَ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان لاریجان. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 154). رجوع به گزنگ شود.

گزنه. [گ َ ن َ / ن ِ] (اِ) کردی گزگزک، گزگز، اورتیکا. گیاهی است علفی، از تیره ٔ گزنه، که برگهای دندانه دار آن پوشیده از کرکهای یک سلولی است و در آنها مایع سوزآوری ترشح میشود، از این لحاظ در موقع لمس کردن سوزش شدیدی احساس میگردد. رجوع شود به گل گلاب ص 267. (حاشیه ٔ برهان چ معین). انجره مرقوم که نام گیاهی است که به عضو آدمی چون برسد بگزد. (رشیدی). نباتی است که آن را انجره خوانند و تخم آن را بزرالانجره، استسقا را نافع است. (برهان) (آنندراج). اقحوان. (تاج العروس). از جمله گزنه ها گزنه ای است که برگهای دندانه دار آن پوشیده از خارهای گزنده است. گلهای آن بسیار کوچک است و تشکیل خوشه های بزرگ میدهد. گلهای نر و ماده ٔ آن جداست. گلهای نر دارای چهار کاسبرگ سبز و چهار پرچم است. گلهای ماده نیز دارای چهار کاسبرگ است که در میان آنها تخمدانی دارای یک برچه واقع شده و یک فندق میسازد. ممکن است گلهای نر و ماده بر روی یک پایه یا بر روی دو پایه باشند. انواع مهم این تیره عبارتند از: نوع گزنه یک پایه اورتیکا اورن و گزنه ٔ دو پایه ٔ اورتیکا دیوئیکا که در ساقه های خود رشته ٔ آبکشی طویل دارد و دانه های آن را انجره مینامند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 267 و 268).

گزنه. [گ َ ن َ / ن ِ] (اِخ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج، واقع در 20000گزی جنوب باختری سنندج و 3000گزی باختر شوسه ٔ سنندج به کرمانشاه، هوای آن سرد و دارای 125تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).

گزنه. [گ َ ن ِ] (اِخ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان، واقع در 18000گزی شمال باختری ده شیخ، کنار رودخانه ٔ زمکان نزدیک مرز عراق. هوای آن گرم و دارای 100تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه ٔ زمکان تأمین میشود. محصول مختصر آن غلات، حبوبات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ساکنان طایفه ٔباباجانی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).

گزنه. [] (اِخ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین، واقع در 37 هزارگزی شمال ضیأآباد و 3هزارگزی راه عمومی. هوای آن سرد و دارای 292 تن سکنه است. آب آنجا بهار از رودخانه ٔ کوهین و قنات تأمین میشود. و محصول آن غلات، عدس آبی و دیمی، انگور، یونجه و لبنیات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آن قالی، گلیم و جاجیم بافی است و راه آن از طریق کوهین ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).

خواص گیاهان دارویی

گزنه

گزنه مو را تقویت کرده و از ریزش موی سر جلوگیری می کند، حتی در بعضی از مورد موی سر دوباره می روید. برای استفاده از این خاصیت 6 گرم سر شاخه ها و برگها و ریشه گزنه را بتنهایی و یا با 30 گرم چای کوهی در یک لیتر آبجوش ریخته و آنقدر بجوشانید تا حجم مایع به نصف برسد. شبها مقدری از این مایع را به سر بمالید و صبح بشوئید.دستگاه هاضمه را تقویت می کندترشح شیر را در زنان شیدره زیاد می کند اخلاط خونی را برطرف می کندبیماریهای پوستی را برطرف می کند در درمان کم خونی موثر است و تعداد گلبولهای قرمز را زیاد می کند گزنه عرق آور است پاک کننده اخلاط سینه، ریه و معده است نیروی جنسی را تقویت می کند برای از بین بردن زگیل، ضماد برگهای تازه آنرا روی زگیل بمالید.درد نقرس را کاهش می دهد برای برطرف کردن کهیر از جوشانده گزنه بمقدر سر فنجام در روز بنوشید برای برطرف کردن درد رماتیسم، برگهای تازه آنرا روی پوست بمالید.درمان کننده بواسیر است گزنه اگر بیش از حد استفاده شود ممکن است برای روده ها و کلیه ها مضر باشد بنابراین بهتر است با صمغ عربی و کتیرا خورده شود

فرهنگ معین

گزنه

(گَ زَ نِ یا نَ) (اِ.) گیاهی است یک ساله یا پایا با برگ های متقابل. گونه های مختلف گزنه پوشیده از خارهای گزنده است که پس از لمس، محتویات سوزآور غده زیر آن در پوست بدن وارد می شود و ایجاد سوزش می کند.

فارسی به عربی

گزنه

نبات القراص

فرهنگ عمید

گزنه

گیاهی علفی و خودرو از خانوادۀ نعنا دارای با برگ‌های کرک‌دار که در صورت تماس با آن ماده‌ای اسیدی ترشح می‌کند و مصرف خوراکی و درمانی دارد، انجره،

فرهنگ گیاهان

گزنه

انجره

معادل ابجد

خاصیتی از چای گزنه

1215

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری