معنی خبرکش

لغت نامه دهخدا

خبرکش

خبرکش. [خ َ ب َ ک َ / ک ِ] (نف مرکب) نمام. نَموم. سخن چین. آنکه خبرگیری می کند تا مطلبی به دست آورد و بدیگری رساند.

فرهنگ عمید

خبرکش

جاسوس،

حل جدول

خبرکش

خبرچین

مترادف و متضاد زبان فارسی

خبرکش

خبرآور، سخن‌چین، نمام، جاسوس، خبرگیر، راید

فارسی به انگلیسی

خبرکش‌

Informant, Informer, Squealer, Tattletale, Telltale

معادل ابجد

خبرکش

1122

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری