معنی خدای پیروزی یونانیان باستان

حل جدول

خدای پیروزی یونانیان باستان

نایک


خدای آغاز زمان یونانیان باستان

یانوس


خدای باستان

را


خدای تجارت یونانیان

هرمس


خدای مصر باستان

آتن، آتوم، باست، باست، ایزدبانوی بوباستیس، بس، بوتو، آمن ـ رع، آمن، آمون، آنوبیس، آپیس، گب، هاپی، هارپوکراتس، هاثور، هوروس، ایمحوتپ، ایسیس، خپری، خپرا، خنوم، خونس، مآت، مسخنت، مین،، منه‌ویس، نوت، اوزیریس، پتاه، رع، رنه‌نت، سِبِک، سخمت، سراپیس، ست، ساهی، شو، تائورت، تفنوت، تحوت


خدای مصریان باستان

را


خدای آغاز زمان یونانیان

یانوس

لغت نامه دهخدا

پیروزی

پیروزی. (حامص) بر وزن و معنی فیروزی، که ظفرو نصرت یافتن بر اعدا باشد. (برهان). فرهی بر اعدا که بتازیش ظفر خوانند. (شرفنامه). فلج. رشاد. نجح. نجاح. (منتهی الارب). فوز. مفاز. ظفر. فلاح. نصرت. نصر.غلبه. فتح. کامروائی. کامیابی. توفیق. برآمدن حاجت.روائی حاجت. (شرفنامه ٔ منیری). فیروزی:
بپیروزی اندر نیایش کنیم
جهان آفرین را ستایش کنیم.
فردوسی.
چرا کشتی آن دادگر شاه را
خداوند پیروزی و گاه را.
فردوسی.
سپاس از خداوند خورشید و ماه
کزویست پیروزی و دستگاه.
فردوسی.
وزویست پیروزی و فرهی
همان تخت و دیهیم شاهنشهی.
فردوسی.
سیاوش چو پیروز بودی بجنگ
برفتی بسان دلاور نهنگ.
فردوسی.
بپیروزی بخت و از فر شاه
کنم روز بدخواه چون شب سیاه.
فردوسی.
که امروز من دیدم ای سرکشان
ز پیروزی و شهریاری نشان.
فردوسی.
همیشه به پیروزی و فرهی
کلاه بزرگی وتاج مهی.
فردوسی.
خداوند کیهان و خورشید و ماه
خداوند پیروزی و دستگاه.
فردوسی.
بپیروزی دادگر یک خدای
سر جادوان اندر آرم بپای.
فردوسی.
فرامرز پیش پدر شد چو گرد
بپیروزی روزگار نبرد.
فردوسی.
بپیروزی اندر ستایش کنید
جهان آفرین را نیایش کنید.
فردوسی.
برای خداوند خورشید و ماه
توان یافت پیروزی و دستگاه.
فردوسی.
چو پیروزی ما نیاید پدید
دل از نیکبختی بباید کشید.
فردوسی.
نخستین که گفتی ز شاهان سخن
ز پیروزی رزمهای کهن.
فردوسی.
بپیروزی اندر تو کشی مکن
اگر تو نوی هست گیتی کهن.
فردوسی.
وزویست پیروزی و فرهی
دل و داد و دیهیم شاهنشهی.
فردوسی.
خداوند کیوان و خورشید و ماه
کز اویست پیروزی و دستگاه.
فردوسی.
چو پیروزی و فرهی یابد او
بسوی بدی هیچ نشتابد او.
فردوسی.
چنین گفت [خاقان چین] با نامداران براز
که چون گردد این کار بر ما دراز
نیاید پدیدار پیروزیی
درخشیدنی بادل افروزیی.
فردوسی.
ز پیروزی چین چو سر برفراخت
همه کامگاری ز یزدان شناخت.
فردوسی.
خداوند پیروزی و دستگاه
خداوندکیوان و بهرام و ماه.
فردوسی.
که بیژن بپیروزی آمد چو شیر
درفش سیه را سر آورده زیر.
فردوسی.
خداوند پیروزی و فرهی
همان تخت و دیهیم شاهنشهی.
فردوسی.
بپیروزی اندر غم آمد مرا
بسور اندرون ماتم آمد مرا.
فردوسی.
که این جام پیروزی جان ماست
سر اختران زیر فرمان ماست.
فردوسی.
همی خواست پیروزی و دستگاه
نبود آگه از بخش خورشید و ماه.
فردوسی.
کزویست پیروزی و دستگاه
هم او آفریننده ٔ مهر و ماه.
فردوسی.
ترا باد پیروزی و فرهی
بزرگی و دیهیم شاهنشهی.
فردوسی.
ز یزدان سپاس و بدویم پناه
که او داد پیروزی و دستگاه.
فردوسی.
فدای سپه کرده ای جان و تن
بپیروزی روزگار شکن.
فردوسی.
فلک مر قلعه و مر باغ او را
بپیروزی درافکنده ست بنیان
یکی را سد یأجوجست دیوار
یکی را روضه ٔخلدست بالان.
عنصری.
هزار سال همیدون بزی بپیروزی
بمردمی و به آزادگی و نیک خوی.
منوچهری.
بپیروزی و بهروزی همی زی با دل افروزی
بدولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها.
منوچهری.
گه رزم پیروزی از اخترست
نه ازگنج بسیار و از لشکرست.
اسدی.
بجنگ ارچه رفتن ز بهروزیست
گریز بهنگام پیروزیست.
اسدی.
گفتم که نفس ناطقه را چیست آرزو
گفتا بقا و شادی و پیروزی و ظفر.
ناصرخسرو.
آنچه باید همی دهی روزی
گاه حرمان و گاه پیروزی.
سنائی.
ای بپیروزی گرفته ملکت افراسیاب
آفتاب ملکی و ملکت چو روی آفتاب.
سوزنی.
بادآیت پیروزی در شانت شبانروزی
فرخنده بنوروزی دیدار تو عالم را.
خاقانی.
بپیروزی خود قوی دل مباش
ز ترس خدا هیچ غافل مباش.
نظامی.
درِ پیروزه گون گنبد گشادند
بپیروزی جهان را مژده دادند.
نظامی.
بیار ای باد نوروزی نسیم از باغ پیروزی
که بوی عنبرآمیزش ببوی یار ما ماند.
سعدی.

پیروزی. (اِخ) نام شاعری. و در ترجمان البلاغه ٔ محمودبن عمر راذویانی از او این بیت آمده است:
مگر غیب و عیب است کایزد ندادت
دگر هرچه بایست دانی و داری.
و چون ترجمان البلاغه از قرن پنجم هجریست. علیهذا زمان زندگی این شاعر قرن پنجم یا قبل از آن خواهد بود.


خدای

خدای. [خ ُ] (اِخ) اله. (مهذب الاسماء). اﷲ. خدا. (ناظم الاطباء). کلمه ٔ خدای صورت دیگریست برای خدا و بهمان معنی و اطلاق است. رجوع به خدا و ترکیبات آن شود: تا آنگه که بگویند که خدای عزوجل یکی است و بجز او خدای نیست، چون بگویندتیغ از گردن ایشان بیوفتاد. (ترجمه ٔ تفسیر طبری).
اگر به نبودی سخن از خدای
نبی کی بدی نزد ما رهنمای.
فرخی.
بدان رسید که بر ما و بنده بودن ما
خدای وار همی منتی نهد هر خس.
عسجدی.
چون خدای...بدان آسانی تخت ملک بما داد، اختیار آن است که عذر گناهکاران بپذیریم. (تاریخ بیهقی).
خدای دانی خلق خدای را مآزار.
ناصرخسرو.
بر زبان شیخ رفت که الحمداﷲ رب العالمین کارهای ما خدای سان باشد. (اسرار التوحید).
خدای داند کز خجلت تو بادل خویش
که تابمقطع شعر آمدستم از مبدا
همی چه گفتم گفتم که زیره و کرمان
همی چه گفتم گفتم که بصره و خرما.
انوری (از شرفنامه ٔ منیری).
- خدای آباد، کنایه از مدینه فاضله ٔ خیالیست که در آن احکام الهی بی چون و چرا و صددرصد و از روی رغبت اجراء میشود:
در خدای آباد یابی امر و نهی و دین و کفر
و احمد مرسل خدای آباد را بس پادشا.
سنائی.
- خدای آزمائی:
پذیریم هرچ آن خدائی بود
خصومت خدای آزمائی بود.
نظامی.
- خدای آفرید، آفریده ٔ خدا:
جز آن را که باشد خدای آفرید
کس از رستنیها گیاهی ندید.
- خدای آورد،: بعضی از قیلان ایشان... بدست آوردند و بعضی بطوع با مرابط سلطان می آمدند و ایشان را خدای آورد نام نهاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 419).
- خدایا، ای خدای. اللهم. (از ناظم الاطباء). الهی. ربی. (یادداشت بخط مؤلف). پروردگار را:
خدایا راست گویم فتنه از تو است
ولی از ترس نتوانم چغیدن
لب و دندان ترکان ختا را
بدین خویی نبایست آفریدن
که از دست لب و دندان ایشان
به دندان دست و لب باید گزیدن
اگر ریگی بکفش خود نداری
چرا بایست شیطان آفریدن.
ناصرخسرو.
- خدایان، آلِهَه. قصد از ذکر این لفظ رؤسا و قضات قوم می باشد، زیرا که ایشان از جانب خدا قضاوت می نمودند. (از قاموس کتاب مقدس).
- خدایان خدا، رب الارباب. (یادداشت بخط مؤلف).
- خدای باقی (به اضافه)، خداوند لایزال:
رحمت صفت خدای باقی است
وآن را که خدای برگزیند.
سعدی (قطعات).
- خدای بر تو، کلمه ٔ قسم مانند تو و خدا. (از ناظم الاطباء). در مورد قسم گویند: مثل تو و خدا. (آنندراج):
تو و کرشمه ٔ ما و دل جفا بردار
خدای بر تو که جور آنقدر که بتوانی.
حیاتی گیلانی (از آنندراج).
- خدای را، برای خدای. عبارتی است که قسم را به بکار است: خدای را این امیر جلیل شهاب بن اثیر. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 443).


پیروزی مند

پیروزی مند. [م َ] (ص مرکب) صاحب پیروزی.

فرهنگ معین

پیروزی

ظفر، فتح، کامیابی، چیره گی. [خوانش: (حامص.)]

معادل ابجد

خدای پیروزی یونانیان باستان

1542

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری