معنی خرده پا

لغت نامه دهخدا

خرده پا

خرده پا. [خ ُ دَ / دِ] (ص مرکب، اِ مرکب) آنکه سرمایه کم دارد. فقیر. کم بضاعت. تنگ سرمایه. مردم کم بضاعت از رعایا. (یادداشت بخط مؤلف). || آنکه بکارهای کوچک بپردازد. (یادداشت بخط مؤلف).

فرهنگ عمید

خرده پا

ویژگی کاسب کم‌بضاعت، دوره‌گرد، و کم‌مایه، کم‌درآمد،
نوپا،

حل جدول

خرده پا

کم سرمایه، کاسب دوره گرد

فارسی به انگلیسی

خرده‌ پا

Junior, Petty, Picayune, Underling

معادل ابجد

خرده پا

812

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری