معنی خشخاش
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(خَ) (اِ.) گیاهی است از تیره کوکناریان دارای ساقه باریک و برگ های طویل و درشت. میوه خشخاش به شکل حقه است که با تیغ زدن آن شیره ای سفید بیرون دهد که پس از خشک شدن به رنگ قهوه ای درآید و همان است که آن را تریاک گویند.
فرهنگ عمید
گیاهی علفی، با ساقۀ باریک، گلهای سفید، و برگهای دراز، درشت، و دندانهدار که بلندیش تا یک متر میرسد و از آن شیرۀ تریاک میگیرند، کوکنار،
میوۀ گرزمانند گیاه خشخاش که پس از ریختن برگهای گل در سر شاخه پیدا میشود،
دانههای روغنی، خوراکی، و ریز گیاه خشخاش که روغن آن را میگیرند،
حل جدول
کوکنار
مترادف و متضاد زبان فارسی
نارخیرا، کوکنار، نارخوک، نارکوک
فارسی به عربی
خشخاش
خواص گیاهان دارویی
خوردن آن با عسل منی را زیاد می کند. خشخاش سیاه صحرایی است. کوبیده آن هم با شراب اسهال را سودمند می سازد. خشخاش سیاه مخدر استو خواب آور است. واگر بر پیشانی بندد سود می بیند. آب پز خشخاش را در گوش بچکانند تسکین دهنده است. آب سرد آن را در معالجه شدید چشم به کار می برند.
فرهنگ گیاهان
این گیاه چند نوع دارد از آنجمله سفید و سیاه است
عربی به فارسی
خشخاش , کوکنار
فرهنگ فارسی هوشیار
پارسی است زینان تارخیرا از گیاهان (اسم) گیاهی است از تیره کوکناریان دارای ساقه باریک و برگهای طویل و درشت و مضرس. گلهای آن سفید و ارتفاعش بیک متر بالغ میشود. میوه خشخاش بشکل حقه است (غوزه) و پس از ریختن برگها گل در سر شاخه آشکار گردد. وسط آن پر از دانه های ریز سفید است که آنرا میخورند و روغن آنرا استخراج کنند. چون پوست غوزه خشخاش را پس از رسیدن با تیغ مخصوص خراش دهند از آن شیره ای سفید بیرون آید که پس از خشک شدن برنگ قهوه یی در آید و همانست که بنام تریاک نامیده میشود. در شیرابه خشخاش الکالوئیدهای مختلف مانند مرفین نار کوئین و غیره موجود است، نوعی پارچه که در گرگان می بافتند.
معادل ابجد
1801