معنی خشنودی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
خرسندی، شادمانی. [خوانش: (~.) (حامص.)]
فرهنگ عمید
خرسندی، خوشحالی، شادی و شادمانی،
حل جدول
رضا
مترادف و متضاد زبان فارسی
ارضا، تراضی، خرسندی، خوشحالی، رضامندی، رضایت، شادمانی، شادی،
(متضاد) ناخشنودی، ناخرسندی
فارسی به انگلیسی
Contentment, Nod, Satisfaction
فارسی به عربی
ارضاء
فرهنگ فارسی هوشیار
رضایت رضا، شادی شادمانی.
واژه پیشنهادی
رضوان
معادل ابجد
970