معنی خمسه

فرهنگ معین

خمسه

پنج، پنج انگشت. مسترقه. [خوانش: (خَ) [ع. خمسه] (اِ.)]

فرهنگ عمید

خمسه

پنج،
پنج‌گانه: حواس خمسه،
* خمسهٴ متحیره: (نجوم) [قدیمی، مجاز] عطارد، زهره، مریخ، مشتری، و زحل،
* خمسهٴ ‌مسترقه: [قدیمی، مجاز] = بهیزک

حل جدول

خمسه

پنج انگشت

فرهنگ فارسی هوشیار

خمسه

عدد پنج، پنج

معادل ابجد

خمسه

705

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری