معنی خوبترین

لغت نامه دهخدا

خوبترین

خوبترین. [ت َ] (ص عالی) نیک ترین. بهترین. زیباترین. (ناظم الاطباء).

حل جدول

فارسی به انگلیسی

خوبترین‌

Crème De La Crème

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

خوبترین

Best-, Beste, Bester

معادل ابجد

خوبترین

1268

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری