معنی خودبین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(~.) (ص فا.) مغرور، متکبر.
فرهنگ عمید
کسی که فقط خود را میبیند و به دیگران توجه ندارد، مغرور، متکبر،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
خودپسند، خودنگر، خویشتنبین، خودخواه، متفرعن، متکبر، مدمغ، معجب، مغرور،
(متضاد) متواضع
فارسی به انگلیسی
Inconsiderate, Self-Absorbed
فارسی به ترکی
egoist
فارسی به عربی
متغطرس، متکبر
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) مغرور متکبر.
فارسی به آلمانی
Anmaßend, Arrogant, Hochmütig
معادل ابجد
672