معنی خوش طینت

لغت نامه دهخدا

خوش طینت

خوش طینت. [خوَش ْ / خُش ْ ن َ] (ص مرکب) نیک نهاد. نیکونهاد. (یادداشت مؤلف). خوب سرشت. پاک نهاد.

فرهنگ عمید

خوش طینت

نیکوسرشت، خوش‌خو، خوش‌خلق،

حل جدول

خوش طینت

نیک سرشت، خوش قلب، خوش ذات

نیکو منش

فارسی به انگلیسی

خوش‌ طینت‌

Amiable, Benign, Good-Natured

فرهنگ فارسی هوشیار

خوش طینت

نیکو سرشت خوشخو

معادل ابجد

خوش طینت

1375

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری