معنی خوش قول

لغت نامه دهخدا

خوش قول

خوش قول. [خوَش ْ / خُش ْ ق َ / قُو] (ص مرکب) صادق الوعده. آنکه در قول خود خلاف نکند. خوش عهد. مقابل بدقول.

فرهنگ عمید

خوش قول

کسی که به قول و وعدۀ خود عمل می‌کند،

حل جدول

خوش قول

پیگیر در تعهد خویش

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

خوش قول

کسیکه به قول و وعده خود عمل کند

معادل ابجد

خوش قول

1042

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری